عشق

 این را برای کسی مینویسم که روزی دوستم داشت

                      به حرفهام به عشقم به احساسم احترام میذاشت

                               و با آن نگاهها و حرفها مرا تنها گذاشت

     اگر صدسال دیگرم ازم بپرسند عشقت کیست ؟

خواهم گفت : همان کسی که قلبم را مجنون خویش کرد و مرا تنهای تنها گذاشت

 و من با تمام وجود شکستم ...



برچسب‌ها: عشقشکستنقلباحساس
[ چهار شنبه 17 آبان 1391 ] [ 10:54 ] [ M e H d I ]
[ ]

میروم اما بدان ...

 

می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست
آنچـــــنان که تارو پود قلب من از هــــم گسست
می روم با زخم هـــــایی مانده از یک سال سرد
آن همه برفی که آمـــــد آشـــــــیانم را شکست
می روم اما نگویــــــــی بی وفــــــا بود و نمــــاند
از هجوم سایه هــــا دیگر نگــــــاهم خسته است
راســــــتی : یادت بمــــــــاند از گـناه چشم تو
تاول غــــــربت به روی باغ احســــــاسم نشست
طـــــــرح ویران کـــردنم اما عجیب و ســــــاده بود
روی جلد خاطــــراتم دست طوفــــــان نقش بست
 


برچسب‌ها: میرومبدانسنگشکستدلقلبزخمخاطراتطوفانغربتاحساس
[ دو شنبه 3 مهر 1391 ] [ 16:36 ] [ M e H d I ]
[ ]

میخواهی بروی؟

میخواهی بروی؟

خب برو...

انتظار مرا وحشتی نیست

شبهای بی قراری را هیچ وقت پایانی نخواهد بود

برو...

برای چه ایستاده ایی؟

به جان سپردن کدامین احساس لبخند میزنی؟

برو..

تردید نکن

نفس های آخر است

نترس برو...

احساسم اگر نمیرد ..بی شک ما بقی روزهای بودنش را بر روی صندلی چرخدار بی تفاوتی خواهد نشست

برو...

یک احساس فلج تهدیدی برای رفتنت نخواهد بود

پس راحت برو

مسافری در راه انتظارت را میکشد

طفلک چه میداند که روحش سلاخی خواهد شد

برو...

فقط برو.....



برچسب‌ها: میخواهییروینفسجانتردیداحساس
[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 16:29 ] [ M e H d I ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد