یک روز...

یک روز احساس کردم اگر اورا با یک غریبه ببینم تمام شهر را به آتش خواهم کشید.........

اما امروز حتی کبریتی هم روشن نمیکنم تاببینم او کجاست و با کیست.............

روزی که به دنیا آمدم در گوشم خواندند اگر می خواهی در دنیا خوشبخت شوی همه را دوست بدار.....

....حال که دیوانه وار دوستش دارم می گویند فراموش کن!!!!!!! 



برچسب‌ها: فراموشیعشقدوست داشتن
[ شنبه 11 آذر 1391 ] [ 15:54 ] [ M e H d I ]
[ ]

من از ...

من از خدا خواستم، نغمه هاي عشق مرا به گوشت برساند تا لبخند مرا هرگز فراموش نكني و ببيني كه سايه ام به دنبالت است تا هرگز نپنداري تنهايي. ولي اكنون تو رفته اي ، من هم خواهم رفت فرق رفتن تو با من اين است كه من شاهد رفتن تو هستم 



برچسب‌ها: خداعشقعاشقی
[ جمعه 10 آذر 1391 ] [ 11:47 ] [ M e H d I ]
[ ]

دیر آمدی

دير آمدی
تمام شده ام ديگر
بس كه بلعيده ام اندوه نبودت را...
هنوز اما همانند حاتم ام
می بخشمت
با آنكه هزار شب بی خوابی
طلب دارم از تو!!! 



برچسب‌ها: دیر آمدیعشقمطلب عشقی
[ جمعه 10 آذر 1391 ] [ 11:45 ] [ M e H d I ]
[ ]

آرزو

 آرزويم اين است نرود اشك در چشم تو هرگز مگر از شوق زياد......نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز........و به اندازه ي هر روز تو عاشق باشي........عاشق آنكه تو را مي خواهد.......و به لبخند تو از خويش رها مي گردد......... و ترا دوست بدارد به همان اندازه كه دلت مي خواهد 



برچسب‌ها: آرزوعشق
[ جمعه 10 آذر 1391 ] [ 11:44 ] [ M e H d I ]
[ ]

دوست دارم براي تو يه حرف خيلي ساده بود ... غافل از اينكه دل من منتظر اشاره بود روز اول گل سرخي بريم آوردي و گفتي براي هميشه دوستت دارم... روز دوم گل زردي برايم آوردي و گفتي که دوستت ندارم روز سوم گل سفيدي بريم آوردي و سر قبرم گذاشتي و گفتي مرا ببخش فقط يک شوخي بود
يک بار از کنار دريا عبور کردي.يک عمر امواجش براي بوسيدن جاي پايت ميايند و ميروند.
به غم کسي اسيرم که ز من خبر ندارد عجب از محبت من که در او اثر ندارد غلط است هر که گويد دل به دل راه دارد دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد
جملات کوتاه عاشقانه :برات مي نويسم دوستت دارم آخه مي دوني آدما گاهي اوقات خيلي زود حرفاشونو از ياد مي برن ولي يه نوشته , به اين سادگيا پاک شدني نيست . گرچه پاره کردن يک کاغذ از شکستن يک قلب هم ساده تره ولي من مي نويسم .. ...من ... مي نويسم دوست دار
هنوز گوشم از گفتگوي بي گريه مان گرم بود!
از جايم بلند شدم،
پنجره را باز کردم
و ديدم زندگي هم هر از گاهي زيباست!
شنيدم که کلاغ ديوارنشين حياط
چه صداي قشنگي دارد!
فهميدم که بيهوده به جنون مجنون مي خنديدم!
فهميدم که عشق،
آسمان روشني دارد!
روبه روي عکس تو ايستادم،
دستهايم را به وسعت "دوستت دارم" باز کردم،
وجهان را در آغوش گرفتم! 



برچسب‌ها: دوست داشتنعشقجملات کوتاه عاشقانه
[ جمعه 10 آذر 1391 ] [ 11:41 ] [ M e H d I ]
[ ]

اشـــــکـــــــــــ عاشــــــــق

قطره؛ دلش دریا می خواست

خیلی وقت بود كه به خدا خواسته اش رو گفته بود

 هر بار خدا می گفت : از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از ...



برچسب‌ها: اشکعشقعشقولانهعاشق

ادامه مطلب
[ چهار شنبه 1 آذر 1391 ] [ 12:19 ] [ M e H d I ]
[ ]

شعری بـــرای بــــــاران

شعری برای باران سروده ام
شعری برای دردهای بی کران قطره ها
که در نی نی اشک چشمانم متولد میشوند
و در راستای خطی، آرام
بر روی گونه هایم جاری می شوند!
باران را میبویم
 بویی نمیدهدولی ...


برچسب‌ها: شعربارانعشقعشقولانهعشقی

ادامه مطلب
[ چهار شنبه 1 آذر 1391 ] [ 12:16 ] [ M e H d I ]
[ ]

دلم

 

دلم....

دلم کسی را میخواهد...

کسی که از جنس خودم باشد...

دلش شیشه ای ...

  گونه هایش ...


برچسب‌ها: دلمبوسهعشقعاشقیشیشه

ادامه مطلب
[ دو شنبه 29 آبان 1391 ] [ 17:24 ] [ M e H d I ]
[ ]

خیلی سخته...

خیلی سخته واسه ی اون بشکنه یه روز غرورت


 

 

اون نخواد ولی بمونه همیشه سنگ صبورت

 

 

خیلی سخته بودن تو واسه ی اون بشه عادت

 

 

دیگه بوسیدن دستات واسه اون نشه عبادت


 

 

 

 

خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری


صبح بلند شی و...

 



برچسب‌ها: خیلی سختهشبعشقعاشقی

ادامه مطلب
[ شنبه 27 آبان 1391 ] [ 15:46 ] [ M e H d I ]
[ ]

ای کاش...

عشق چیست؟ همه میگویند عشق دریچه ایست که از آن با نگاه بازتر و دیدگانی پخته تر بر زندگی مینگری ولی پس چرا عشق من چشمانم را کمسو كرده؟ و اندک عقيده ای را که به زندگی كردن داشتم از من گرفته؟

 

ای كاش من هم همانند همه ی بی معرفتها....



برچسب‌ها: ای کاشخداعشقعاشقی

ادامه مطلب
[ شنبه 27 آبان 1391 ] [ 15:41 ] [ M e H d I ]
[ ]

جدایی

تا حالا فکرشو کردي چه خوب ميشه که برگردي؟

ميخشکه آب درياها ? خراب ميشه همه راهها

اگه کشتيم ما امروزو ميميرن همه فرداها

قيامت ميشه ما با هم نباشيم

نميچرخه فلک از هم جدا شيم

 ديگه روزي نميمونه ....



برچسب‌ها: جداییعشقعاشقی

ادامه مطلب
[ پنج شنبه 25 آبان 1391 ] [ 17:30 ] [ M e H d I ]
[ ]

عشق

 این را برای کسی مینویسم که روزی دوستم داشت

                      به حرفهام به عشقم به احساسم احترام میذاشت

                               و با آن نگاهها و حرفها مرا تنها گذاشت

     اگر صدسال دیگرم ازم بپرسند عشقت کیست ؟

خواهم گفت : همان کسی که قلبم را مجنون خویش کرد و مرا تنهای تنها گذاشت

 و من با تمام وجود شکستم ...



برچسب‌ها: عشقشکستنقلباحساس
[ چهار شنبه 17 آبان 1391 ] [ 10:54 ] [ M e H d I ]
[ ]

قلب من ...

قلب من در هر زمان خواهان توست

این دو چشم عاشقم مهمان توست

گرچه لبریز از غمی درمانده ای

این نگاهم در پی در مان توست

در میان ظلمت شبهای غم

چلچراغ قلب من چشمان توست

در کنارم لحظهاای آسوده باش

همدم دستان من داستان توست



برچسب‌ها: قلبهمدمعشق
[ چهار شنبه 17 آبان 1391 ] [ 10:52 ] [ M e H d I ]
[ ]

کاش میشد ...

 

کاش می شد سرزمین عشق را در میان گام ها تقسیم کرد. کاش می

شد با نگاه شاپرک عشق را بر آسمان تفهیم کرد. کاش می شد با دو

چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز کرد. کاش می شد با پری از برگ

یاس تا طلوع سرخ گل پرواز کرد...

 




برچسب‌ها: کاشکاش می شدعشق
[ دو شنبه 15 آبان 1391 ] [ 17:32 ] [ M e H d I ]
[ ]

برای عشق

برای عشق تمنا کن ولی خار نشو. برای عشق قبول کن ولی غرورتت را از دست نده . برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو. برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه. برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن . برای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر . برای عشق وصال کن ولی فرار نکن . برای عشق زندگی کن ولی عاشقونه زندگی کن . برای عشق بمیر ولی کسی رو نکش . برای عشق خودت باش ولی خوب باش



برچسب‌ها: عشقتمناخارقبولغرورگریهپروانه
[ شنبه 8 مهر 1391 ] [ 11:38 ] [ M e H d I ]
[ ]

حیرانی

می خواهم برایت بنویسم. اما مانده ام که از چه چیز و از چه کسی بنویسم؟
 
از تو که بی رحمانه مرا تنها گذاشتی یا از خودم که چون تک درختی در کویر خشک،
مجبور به زیستن هستم.
 
از تو بنویسم که قلبت از سنگ بود یا از خودم که شیشه ای بی حفاظ بودم؟
از چه بنویسم؟
 
از دلم که شکستی، یا از نگاه غریبه ات که با نگاهم آشنا شد؟
 
ابتدا رام شد، آشنا شد و سپس رشته مهر گسست و رفت و ناپیدا شد.
 
از چه بنویسم؟
از قلبی که مرا نخواست یا قبلی که تو را خواست؟
 
شاید هم اگر در دادگاه عشق محاکمه بشویم،
دادستان تو را مقصر نداند و بر زود باوری قلب من که تو را بی ریا و مهربان انگاشت اتهام بزند.
 
شاید از اینکه زود دل بسته شدم و از همه ی وابستگی ها بریدم تا تو را داشته باشم
به نوعی گناهکاری شناخته شدم.
 
نه!نه! شاید هم گناه را به گردن چشمان تو بگذارند که هیچ وقت مرا ندید،
یا ندیده گرفت چون از انتخابش پشیمان شده بود. عشقم را حلال کردم تا جان تو را آزاد کنم.
 
که شاید دوری موجب دوستی بیشترمان بشود و تو معنای ((دوست داشتن))را درک کنی...
امّا هیهات.... که تو آن را در قلبت حس نکردی و معنایش را ندانستی...
از من بریدی و از این آشیان پریدی...



برچسب‌ها: برایتبنویسمحیرانیدلمشکستدادگاهعشقمقصرقلب
[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 16:39 ] [ M e H d I ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد